گاه نوشت های یک بامبوی خوشحال

آخرین مطالب

۸ بهمن

يكشنبه, ۷ بهمن ۱۴۰۳، ۰۵:۴۲ ب.ظ

۱. سفر خیلی خوب بود . تمیز بود و خلوت . روحم تازه شد . بیش باد .

۲. هفته ی پیش به مشهد سفر کردم و کلی خاطره تجدید کردم و تازه تر شدم .

۳. امروز میرم تهران . باید سعی کنم تازه تر بشم . نازک و پژمرده و تنها بودم . واقعیتش اینه که خیلی تتها شده بودم . یعنی آدم مناسبی نیست دور و برم تا ارتباط داشته باشم . و وقتی کسی نیست باید به خانواده پناه برد . حتا اگر سلایق متفاوت باشه . 

۴. حالم از کارکردن در طرح به هم میخوره . بیمار پشکل ماده الاغ رو داخل گوشهاش فرو کرده بود تا درد و عفونت دندونش کاهش پیدا کنه! 

کاش میشد روزی یک نفر رو خفه کنم . 

۵. از درمونگاه خارج شدم که دیدم خانم دکتر مرکز هم با شاسی ای که پدرش واسش خریده، خارج شد . 

ازم رد شد و مجددا آروم روند و سبقت گرفتم و اینکار رو چتدبار تکرار کرد و نهایتا ازم سبقت گرفت و لبخند ملیح پیروزمندانه ای زد . صحنه ی تراژیکی بود . اینکه همیشه اینا برنده میشن . اینکه هرچی گاز بدم بهشون نمیرسم .

۶. اوضاع مالی بدتر از قبل شده اما فدای سرم .

۷. اینهمه به خودم آسون گرفتم چون عید میخوام هیچکجا نرم و استراحت و مطالعه کنم .

۸. سه چهارتا قرارداد کاری مناسب پیش روم هست که اگر بشه خیلی جلو میفتم و واسه ی خودم کار میکنم . اما احتمالش کمه . 

۹. از بس در جاده های عجیب و غریب بودم که شبدیز خسته شده و اومدم سرویسش کنم . ۵۰ هزار کارکرد طی حدود ۴ ماه یعنی فشار زیاد .

 

  • بامبوی خوشحال

نظرات (۲)

ئه میای سمت ما پس ...

 

دندونامونم سوراخ

قدیما در مورد تهران می گفتن 

شهریست پر ظریفان وز هر طرف نگاری؟؟؟

پاسخ:
من فکر میکردم اصفهان هستی..
:))
والا ما که نگاری ندیدیم در هیچ اقلیم و جغرافیایی از پایتخت تا لب مرزش :)))

مهم اینه ادم حالش با تصویری که دیگران ازش و از موفقیت هاش دارن تو ذهنشون خوش باشه 

پاسخ:
موافقم دوست قشنگ من
ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی