۲۲ آبانماه
۱. اگر مسئولی، چیزی بودم ، پوشوندن کک و مک با آرایش یا هرچیز دیگری رو جرم اعلام میکردم:)
کراش العالمین استاد ارتو امروز تمام کک و مک های قشنگش رو ماسکه کرده بود و کاش اونقدر صمیمی میبودم که بهش میگفتم:" اصلا با این حرکتت حال نکردم" .
۲. خسته شدم و گهگاهی از خودم میپرسم که این منم که دارم ادامه میدم واقعا؟
۳. چند روزه میرم دانشکده درس بخونم. فعلا بدک نیست.
۴. خدا روح فرمانده جومونگ رو شاد کنه، یک جفت اسفنج کره ای خریدم و وقتی داخل گوشهام میکنم دیگه صدای پچ پچ ترمکها و هواپیما و پیج کردن ها رو اصلا متوجه نمیشم و بح بح .
۵. من دلم گوگولی میخواست ولی حتا خبری از قوقولی هم نیست .
۶. زمان آزمون رزیدنتی یک هفته دیرتر اعلام شد و ۴ مرداد هست. این یک هفته برای منی که در طرح هستم فوقالعاده ارزشمنده؛ اگر یک روز قبول شدم و به خیر گذشت، میتونم از خیلی از اتفاقایی که گذروندم در این مسیر به عنوان نشونه ها یا بقول کتاب دینی دبیرستان " امدادهای غیبی" یاد کنم.
۷. بر خلاف خیلیها، پدرومادرم از روز اول به من ایمان داشتن و هیچوقت با کس خاصی مقایسم نکردند و فشاری روم نبود. اما هیچوقت به خودشون ایمان نداشتند. حالا که بزرگ شدم و پیریشون رو میبینم، خیلی دردآوره که میبینم چطوری فکر میکنن. آه.
۸. رفتم استادم رو دیدم و کمی آرومتر شدم .خداحفظت کنه زن بزرگ.
۹. اون من چندماه پیش که پر از اعتماد به نفس بود کجا رفت؟
۱۰. مسبب اصلی خستگیم فکر کردن زیاد به پایان نامه ی علیه اللعنه بود. چالشی تدارک دیدم که به مدت ۱۴ روز صبح زود بیدار بشن، زود درس بخونم و تا عصر درسهارو جنع کنم و بندازم کنار و به پایان نامه بپردازم فورا. اگر طبق محاسباتم پیش بره، کمر پایان نامه شکسته میشه . امروز روز اول بود و با موفقیت تیک صبحگاهی و شب گاهی رو زدم. تا پایان این چالش ، نه کافه میرم و نه غذای بیرون میخورم .
- ۰۲/۰۸/۲۲
- ۲۹ نمایش