گاه نوشت های یک بامبوی خوشحال

هیچ

پنجشنبه, ۹ فروردين ۱۴۰۳، ۰۸:۴۷ ب.ظ

سرمای بدی خوردم و دیروز و امروز از درس جدا ماندم. معمولا کم سرما میخورم. دوتا نوروبیون زدم و نمیدونم چون خودم به خودم زدم انقدر دردناکه یا کلا درد زیادی داره. از معدود دفعاتی که این کارت دانشجویی به درد میخوره همین داروخونه رفتنه. گرفتگی صدام در حدیه که صدام گاهی شبیه چاوشی میشه، گاهی قمیشی و گاهی حمیرا . 

از درسهام به طرز ناامیدکننده ای عقب افتادم . بعد تعطیلات روزهای سخت و پر استرسی رو باید بگذرونم . در جنگ نابرابری شرکت کردم و واقعا به استرسش نمی ارزید .‌ حیف بودم من. پریو واقعا درس گندیه. هیچوقت نتونستم باهاش ارتباط بگیرم. اینکه استادای پریو همشون عوضی و چاپلوس و دستمالکش بودن هم بی تاثیر نیست .

یک شب رفتم زورخونه ی پهلوون رستم و تماشا کردم. بافتی خیلی قدیمی داشت. آدمهاشون هم شبیه آدمهای الان نبودن. در اتمسفر لوطی گری و داش مشتی بودن قرار داشتن. یکیشون کبابی داست. گفت یک کباب میدم مثل کبابهای سی سال پیش . گرفتم و خوردم اما فکر کنم منظورش ابن بود مواد اولیه اش مال سی سال قبله . 

نور به قبر الهه بباره. این صدا واقعا جادوییه . شبها دلکش و الهه میخونن و من گوش میدم . 

از لذت بخش ترین کارهایی که دوستشون دارم، نگاه کردن و تماشای نقاشی هاست . به لطف گوگل و پینترست، کلی نقاشی از سبکهای مختلف میبینم و به طرز ناشیانه ای لذت میبرم . 

سالهاست که خودم تمیز میکنم، میشورم، غذا میپزم و لباس میشورم اما وقتی مادرم یا زن دیگه ای میپزه یا تمیز میکنه، صد و هشتاد درجه فرق داره . زنها واقعا با عشق کار میکنن حتا اگر بی حوصله باشن .

من بچه دبستانی که بودم عاشق لیلا حاتمی بودم. فکر کنم شصت هزار باری دلشدگان رو تماشا کردم . جالبه بعد اینهمه سال هنوز هم قشنگ و کراشه .‌

دلم میخواد که فقط بیست روز از زندگیم رو بدون دغدغه و استرس چیزی، بگذرونم و رها باشم . اما هیچوقت چنین موقعیتی پیش نیومده و از وقتی که یادم میاد مثل یک مورچه در رفتن و رفتن بودم.

  • بامبوی خوشحال

نظرات (۱)

  • عطاملک | قرارگاه سایبری
  • سلام 

    عیدتون مبارک

    ازتون دعوت می کنم یادداشت های خودتون رو تو شبکه اجتماعی ویترین هم منتشر کنید

    الان نام کاربریتون ازاد هست

    تو ویترین بدون نیاز به دنبال کننده، پستهاتون میاد صفحه اول

    ممنونم

     

    ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
    شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
    <b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
    تجدید کد امنیتی