گاه نوشت های یک بامبوی خوشحال

آخرین مطالب

خدا چیست؟

شنبه, ۱۲ خرداد ۱۴۰۳، ۱۲:۴۸ ب.ظ

با اینکه نزدیک ۹ ساله که اصلا مذهبی نیستم اما همیشه خدا در تک تک لحظات زندگیم بوده و تنها چیزی هست که عمیقا بهش ایمان دارم. هیچوقت نه اندکی خوش شانس بودم نه لقمه ی آماده ای برام مهیا بوده نه مثل اصیل زادگان ساسانی فرّ ایزدی داشتم. اما خدا رو همواره داشتم .

البته که تقریبا هیچوقت پلن های من با پلن های خدا یکسان و همزمان و همسو نبود و کاش به معرفتی برسم که این دو با هم سینک بشن .

با این اوصاف، خدارا اگر بخوام از دید خودم تعریف کنم، به این سه کلمه متوسل میشم :

"حبیب ، باقی ، ستار " . 

 

خیلی دوست دارم بدونم برای بقیه چطوره؟ تعریف خدا چیه از دیدشون؟

 

پ.ن : من خیلی سختیهای فجیعی کشیدم و نفسم از جای گرم بلند نمیشه . من حتا قبل از تولد، با چالشها سر و کله زدم. 

پ.ن: ‌مردم روستا توکلشون خیلی وحشی و نابه . بهشون غبطه میخورم.

  • بامبوی خوشحال

نظرات (۴)

  • شاگرد خیاط
  • توکل وحشی و نابشون ....

    خدا 

    زیبا، شیرین ، بخشنده ی دائمی

    پاسخ:
    یک چیزی در مایه های داستان شبان و موسی .

    کلمه ی شیرین من رو گیر انداخت :) شاید اگر قرار بود توصیف کنم برای من کلمه ی هزارمی ام نبود که به ذهنم میرسید .


    دوست نزدیکتر از من به من است

     

    وینت مشکل که من از وی دورم....

     

    راستش بچه که بودم خیلی ازش میترسیدم....چون خیلی من رو ازش میترسوندن ولی هرچقدر زمان گذشت بیشتر و بیشتر بهش نزدیک شدم....ازش خیلی خوشم اومد...کتابش رو خوندم....داستانهاش رو گوش کردم......و آخرش دیدم مهم نیست چی میشه ...چیکار میکنم...یا چی میگم همیشه دوستم داشته....همیشه کنارم مونده حتی وقتی خودم خودم رو دوست نداشتم . برای همین من واقعا عاشقشم......برای من تنها دلیل زندگیم خداست ....

    گاهی وقتها نمیتونم خوب درکش کنم....گاهی وقتها ناراحت میشم

    حتی شاید گاهی وقتها بهش بی محلی کنم.....ولی عشقی که بهش دارم رو عمیقاً باور دارم ...دلم میخواد جوری زندگی کنم که همه اش از اول تا آخرش فقط برای اون باشه......ناراحت شدن ها و دوری کردن هام همش از کم عقلی و کمبود درک خودمه ... امیدوارم هر روز درک و معرفتم نسبت بهشون بیشتر بشه...

    پ.ن: دعا کنید انشالله این توفیق نصیب ام بشه:)

    پاسخ:
    چه توان کرد با که توان گفت که او،
    در کنار من و من مهجورم :)) اینم از دینی یادم بود :))

    این کامنت انگار از زبان خودم نوشته شده بود. پر از ایمان بود و خبری از دین نبود. خیلی دوست داشتنیه این جوری به نظرم . 
    ممنونم . ایشالا همیشه در مسیر باشی و نزدیکتر .

    من آدم مذهبی نیستم. حسی که به خدا دارم، شبیه حسم به پدر/مادرمه!.

    و به طرز غریبی حس می کنم خیلی دوستم داره و حواسش بهم هست. همیشه از یه جایی یه جوری بهم حال می ده.

    کلمات خاصی برای توصیفش مدنظرم نیست. 

    پاسخ:
    سلام دوست من. چه پروفایل باحالی :))
    خوش به حالت که چنین حسی داری و چنین چیزی هست . رابطه ی خواستنی و دوست داشتنی ایه . 
  • نادر ابراهیمی
  • گفتم شاید از نادر خوشت بیاد. باهاش ترکمن صحرا رو شناختم در آتش بدون دود

    و روح اله خمینی را کاملا از نو شناختم توی کتاب سه دیدار

    نوشته است :

    در تنهایی خدای شخصی خویش را طلبیدن، خدایی را که خدای جماعت نیست، ما را به جهانی می رساند که وحدت انسانها در آن نیست. 

     

     

     

    مشکل انسان بی خدایی نیست، نداشتن نظام عالی خداخواهی است.

     

     

     

    روح اله به عمه اش گفت:

     

    به گمان من مردم خدا را در دلهایشان، حذف کرده اند که به صبوری رضا داده اند. اگر خدا را با خلوص در قلب هایشان داشتند و در روحشان، یقین بر می خاستند  و تبر بر می داشتند.

     

    شاید درست بگویی؛

     

    اما خدا داشتن، راهبر خدا شناس می خواهد. خدا را در خلوت داشتن، فرق می کند با خدا را در کوچه ها و خیابان ها داشتن، در بازار و بر سر منبرها، در برابر شمشیر و تپانچه....

     

    سه دیدار- نادر ابراهیمی

     

     

    پاسخ:
    سلام اقای ابراهیمی . قدم رنجه کردید:))

    ممنونم ازت . آتش بدون دود رو در ۱۷ سالگی خوندم . یک عاشقانه آرام رو در ۱۸ سالگی . بقیه اشون رو نخوندم .

    همیشه من رو سورپرایز میکنی :)) بقول ادبی ها، آشنایی زدایی میکنی. اول با اشاره به امام و عمه اش، چینهایی در پیشونیم شکل گرفت. بعد که خوندم ، خوشحال شدم و چسبید چون همون چیزیه که دوست دارم. پیرامون همون خداییه که من دارم . نتیجه اینکه حرف حق خیلی حال میده حتا اگر امامی ابروخفن به عمه اش گفته باشد .
    ممنونم 
    ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
    شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
    <b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
    تجدید کد امنیتی